
میبرند (نریمانی و همکاران ،1386). واکنشهای هیجانی والدین کودکان معلول به نبود سلامتی که انتظارش را داشتند یا به نبود فرصتها و خواستههایی که فرزندشان نمیتواند به آنها دست یابد، ارتباط دارد. بدین ترتیب آنان حالاتی را تجربه میکنند که ممکن است برای سایر والدین کمتر و سطحیتر تکرار شود؛ بنابراین با توجه به تحقیقات پیشین انجامشده، کودک کمشنوا به احیای این زمینه کمک کرده و نارضایتی زناشویی والدین را فراهم میکند اما آیا وجود این کودک و مشکلاتی که به آن اشاره شد، باعث بیثباتی ازدواج در والدین این کودکان میشود و یا برعکس، آیا وجود کودک کمشنوا در خانواده میتواند بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در ثبات ازدواج به شمار آید؟ تحقیقی در این زمینه یافت نشد. همچنین، این سؤال مطرح میشود که آیا تابآوری مادران کودکان کمشنوا مانند تابآوری مادران کودکان عادی است و یا اینکه تابآوری این مادران مانند مادران کودکان کمتوان ذهنی کمتر از مادران کودکان عادی میباشد؟ از سوی دیگر، کدام مؤلفههای بهزیستی روانشناختی در مادران کودکان کمشنوا نسبت به مادران کودکان عادی ضعیفتر است که متأسفانه بیشتر تحقیقات بهزیستی روانشناختی را بهصورت کلی در نظر گرفتهاند در نتیجه با پاسخ به سؤالات فوق میتوان نقاط ضعف و قوت این مادران را در مؤلفه های تابآوری و بهزیستی روانشناختی شناسایی کرد و متخصصین میتوانند از این یافتهها در جهت تدوین برنامههای مشاورهای و درمانی برای بهبود مؤلفه های بهزیستی روانشناختی و تابآوری و افزایش رضایت زناشویی و ثبات ازدواج این مادران استفاده کنند.
اهداف پژوهش
هدف کلی:
مقایسه تابآوری، بیثباتی ازدواج و بهزیستی روانشناختی در دو گروه از مادران دارای کودکان کمشنوا و عادی
پرسشهای تحقیق:
پرسش اصلی:
تابآوری، بیثباتی ازدواج و بهزیستی روانشناختی در دو گروه از مادران دارای کودکان کمشنوا و عادی چگونه تبیین میشود؟
پرسشهای ویژه:
تابآوری در میان دو گروه از مادران دارای کودکان کمشنوا و عادی چگونه تبیین میشود؟
بیثباتی ازدواج در میان دو گروه از مادران دارای کودکان کمشنوا و عادی چگونه تبیین میشود؟
بهزیستی روانشناختی در میان دو گروه از مادران دارای کودکان کمشنوا و عادی چگونه تبیین میشود؟
تعریف مفاهیم تحقیق:
الف) تعریف نظری:
تابآوری: تابآوری، به توانایی فرد در برقراری تعادل زیستی – روانی در شرایط خطرناک گفته میشود (کانر و دیوید سون، 2003).
بیثباتی ازدواج: شامل حیطهای از فعالیتهای تفکر و صحبت کردن، پیرامون جدایی و طلاق را دربرمی گیرد (ادواردز، جانسون، بوث،1980). مفهوم بیثباتی ازدواج بهعنوان قطب منفی از یک پیوستاری که تداوم و پیوستگی ازدواج را نشان میدهد، دیده میشود. اگر یک ازدواج باثبات و پایدار نیروهای زیادی دارد که هر عضو زوج را ملزم به باهم بودن میکند، یک ازدواج ناپایدار و بیثبات نیروهای زیادی دارد که هر عضو زوج را در جهت جدا شدن از هم سوق میدهد (بوث، جانسون و ادوارز، 1983).
بهزیستی روانشناختی: ریف و کیز (1995) بهزیستی روانشناختی را تلاش برای کمال در جهت تحقق تواناییهای بالقوه میدانند. ازنظر ریف (1989) بهزیستی روانشناختی به رشد فردی و نیل به استعدادها و تواناییهای فرد مربوط میشود. او معتقد است که محققان درباره معیارهایی از قبیل دیدگاه مثبت نسبت به خود، توانایی ایجاد بافتهایی منطبق با وضعیت روانی خود، روابط گرم و قابلاعتماد با دیگران، احساس هدفمندی و جهت مندی، رشد پیوستهی تواناییهای بالقوهی فردی و خودمختاری اتفاقنظر دارند.
مادر: زنی که یک یا چند بچه به دنیا آورده باشد (لغتنامه دهخدا، 1373).
کودک کمشنوا: همهی کودکانی که کاهش شنوایی آنها بهاندازهای است که بهنوعی آموزش ویژه نیاز دارند (نورثر و داونز، 2002).
ب) تعریف عملیاتی:
تابآوری: در بخش کمی منظور از تابآوری، نمرهای است که فرد در پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون میآورد و در بخش کیفی منظور از تابآوری، مصاحبهای است که از طریق پرسشنامهی محقق ساخته جهت دستیابی به اطلاعات دقیقتر با افراد انجام میگیرد.
بهزیستی روانشناختی: در بخش کمی منظور از بهزیستی روانشناختی، نمرهای است که فرد در پرسشنامه 84 سؤالی بهزیستی روانشناختی ریف میآورد و در بخش کیفی منظور از بهزیستی روانشناختی، مصاحبهای است که از طریق پرسشنامهی محقق ساخته جهت دستیابی به اطلاعات عمیقتر با افراد انجام میگیرد.
بیثباتی ازدواج: در بخش کمی منظور از بیثباتی ازدواج، نمرهای است که فرد در پرسشنامه بیثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و بوث میآورد و در بخش کیفی نیز اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری میشود.
مادر: در بخش کمی و کیفی، زنانی که دارای حداقل یک کودک میباشند و به بیمارستانهای امیراعلم، لقمان، مرکز پژواک، مهدکودکها و خانه خلاقیتهای شهر تهران مراجعه میکنند.
کودک کمشنوا: کودکانی که افت شنوایی دارند و در بیمارستانهای امیراعلم، لقمان، مرکز پژواک تحت خدمات توانبخشی و آموزشی قرار دارند.
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش
این فصل شامل 4 بخش است. در بخش اول به تابآوری، در بخش دوم به بیثباتی ازدواج، در بخش سوم به مفاهیم مربوط به بهزیستی روانشناختی و در بخش آخر به مادران کودکان کمشنوا و مشکلات این خانوادهها پرداخته میشود و در پایان فصل جمعبندی از این مفاهیم به عمل میآید.
بخش اول: تابآوری
تاریخچه مفهوم تابآوری:
منشأ مفهوم تابآوری از پژوهشهای روانشناختی اولیه در مورد کودکانی به دست آمد که به موقعیتهای ناخوشایند زندگی آسیبناپذیر بودند. بهمرورزمان کلمه «آسیبناپذیر» بهوسیله تابآوری جایگزین شد و زمینه جدیدی از نظریه و تحقیق به وجود آمد. مفهوم تابآوری از دهه 1800 آشکار شد و تاکنون نیز ادامه دارد (جکسون، فیرتکو و ادنبورق، 2007).
تحقیق سلیگمن (1990) «روی درماندگی آموختهشده» معلوم کرد که افراد میتوانند برای منفعل بودن و ناامیدی از حل مسائل، هنگامیکه فعالیتهای آنان طبق انتظار پیش نمیرود و به پاداش نمیانجامد، شرطی شوند. سپس سلیگمن دریافت که افراد وقتی به این باور میرسند که تلاشهایشان میتواند با موفقیت همراه باشد، خوشبینی نیز آموخته میشود و این مفهوم تابآوری را برای ما روشن میکند.
تعریف تابآوری:
تابآوری به فرآیند پویایی انطباق مثبت با تجربههای آسیبزای زندگی اطلاق میشود (لاتار وچیچتی،2000) که «مقاومت در برابر استرس» (گارمزی، 1985)، یا «رشد پس ضربهای» (شاو، جوزف و لینلی، 2005؛ سنول-دوراک و آیواسیک، 2010) هم نامیده شده است. پس تابآوری، پدیدهای بیشتر از زنده ماندن در مقابل استرسها و تلخیهای زندگی است (بونانو،2004). بنا به تعریفی از اولسون و همکاران (2003) تابآوری به انطباق موفقی گفته میشود که در مصائب ناتوان ساز آشکار میشود. این تعریف بیانگر این است که تابآوری مستلزم این است که فرد بین عوامل مشکلساز و مثبت محافظتکننده تعامل برقرار کند. آریهارت (2005) بیان داشت که ماهیت تابآوری توانایی برای برگشت از استرس بهطور مؤثر و به دست آوردن عملکرد خوب باوجود مشکل است. ازنظر والش (2006)، تابآوری شامل تعامل بین عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی است که اغلب تأثیر چالشهای استرسزای زندگی را تعدیل میکند. کروگر و پرینسلو (2008) اظهار کردند که تابآوری سازهای پیچیده است و توسط محققان بهصورت فرآیند رشدی پویا، آمادگی یا ظرفیت یا پیامد مثبت حفظشده، تعریفشده است. تابآوری به یکی از مفاهیم مهم در تحقیقات و نظریههای سلامت روانی در دهههای گذشته تبدیلشده است. درحالیکه بعضی افراد بهطور طبیعی تاب آور هستند برخی دیگر برای داشتن آن باید تلاش کنند (گریفیت،2007). گرچه تعاریف زیادی از تابآوری ارائهشده است اما بهطورکلی واژه تابآوری به عوامل و فرآیندهایی اطلاق میشود که خط سیر رشد را از رفتارهای مشکلزا و آسیب روانشناختی قطع کرده و باوجود مشکلات و شرایط ناگوار به پیامدهای سازگارانه منتهی میکند.
برخی از ویژگیهای مرتبط با تابآوری را میتوان یاد داد و تقویت نمود. با یک جمعبندی کلی میتوان تابآوری را شامل این موارد دانست: حفظ آرامش در هنگام رویارویی با فشار، انعطافپذیری در مقابل موانع، حفظ خوشبینی و احساسات مثبت در دشواریها، اجتناب از راهبردهای فرسایشی. علاوه بر آن افراد تاب آور بهطور عادی قادر به تفکر خلاقانه و منعطف درباره حل مشکلات میباشند و هر وقت نیاز باشد از افراد دیگر کمک میگیرند و به دیگران هم در مواقع بحرانی کمک میکنند. این افراد دارای درجاتی از سلامتی و استقلال هستند. آنها به تواناییهایشان برای تغییر محیط باور دارند (بوگار و هولس- کیلاکی، 2006).
جدول 1-2 عوامل تأثیرگذار بر تابآوری
عامل/عوامل مؤثر
رابطه با تابآوری
سال
شهر/کشور
تعداد
عنوان مقاله
خودکارآمدی، عزت نفس بالا، حس امیدواری و کنترل فردی
مثبت
1985
بریتانیا
مروری
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 77u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
تابآوری در مواجهشدن با مصیبتها و سختیها
محیط حمایتی خانواده
مثبت
1979
سنگاپور
مروری
عوامل حمایتی در پاسخدهی کودکان به استرس و شرایط نامساعد
ویژگیهای فردی، حمایت خانوادگی و تعامل مثبت والدین با فرزندان
مثبت
2004
پنسیلوانیا
مروری
رفتارهای خطرناک و تابآوری در میان نوجوانانی که بهطور جسمی مورد سوءاستفاده قرارگرفتهاند.
عامل/عوامل مؤثر
رابطه با تابآوری
سال
شهر/کشور
تعداد
عنوان مقاله
خلاقیت و استفاده از راهبردهای فراشناختی
مثبت
1389
شوشتر
386
رابطه راهبردهای فراشناختی و خلاقیت با تابآوری در دانشجویان
سرسختی
مثبت
1387
اردبیل
100
بررسی ارتباط بین سرسختی روانشناختی و خود تابآوری با فرسودگی شغلی
استفاده از مهارتهای مقابلهای
مثبت
1388
تهران
27
اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تابآوری در افراد وابسته به مواد
مذهب و معنویت
مثبت
1390
کرمانشاه
100
بررسی رابطه سلامت روان و هوش معنوی با تابآوری در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
با توجه به جدول 1-2، صفات فردی مثل سرسختی (نریمانی و مسلم، 1387)، خلاقیت و استفاده از راهبردهای فراشناختی (بشارت و عباس پوردوپلانی، 1389)، استفاده از مهارتهای مقابلهای (جعفری، اسکندری، سهرابی و دلاور، 1388) و مذهب و معنویت (حمید، کیخسروانی، بابامیری و دهقانی، 1390) در تابآوری مؤثر است. همچنین ازنظر روتر (1985) خودکارآمدی، عزتنفس بالا، حس امیدواری، کنترل فردی، مهارتهای حل مسئله باعث مقابله موفق با سختیها میشود. درحالیکه حس درماندگی، احتمال اینکه یک بدبختی به بدبختی دیگری بیانجامد را افزایش میدهد. در تحقیقی دیگر روتر (1979) دریافت که محیط خانواده یک عامل حمایتی و منسجم است که بر تابآوری تأثیرگذار است. پرکینز و جونز (2004) علاوه بر حمایت خانواده سه عامل دیگر را مطرح کردند: 1- ویژگیهای فردی 2- تعامل مثبت والدین با فرزندان 3- عوامل فرا خانوادگی مثل ارتباط مثبت با افرادی در خارج از محیط خانواده، فعالیتهای فوقبرنامه و جو مناسب مدرسه که باعث میشود نوجوانان در برابر بروز برخی رفتارهای پرخطر مقاومت کنند. درمجموع افراد تاب آور از سه منبع حمایتهای اجتماعی و شخصی، تواناییهای درونی و فردی، مهارتهای شخصی و حل مسئله برخوردارند.
ویژگی افراد تاب آور:
تابآوری توانایی سازگاری و کنترل برحسب شرایط محیطی است. افراد خود تاب آور از رفتارهای خودشکنانه دور هستند، توانایی تغییر شرایط استرسزا را دارند و همچنین ازنظر عاطفی آرام هستند (بلوک، 2002). توگارد و فردیکسون (2007) اشاره میکنند که افراد تاب آور ازنظر جسمی هم تابآوری خوبی دارند. اگرچه افراد تاب آور و افراد غیر تاب آور سطوح مساوی از برانگیختگی قلبی- عروقی و تجارب منفی درونی را در پاسخ به یک عامل تنشزا تجربه میکنند اما باید اشاره کرد که افراد تاب آور برانگیختگیهای سریعتری را در بهبود بیماریهای قلبی- عروقی نشان میدهند. افراد تاب آور هیجانات مثبت مثل قدردانی، علاقه، عشق را بیشتر از هیجانات منفی مثل خشم، ناراحتی و ترس تجربه میکنند، همچنین افراد تاب آور رشد بیشتری را در ویژگیهای شخصی مثل افزایش خوشبینی، آسودگی و آرامش نشان میدهند. کاپلان (2002) معتقد است اشخاص تاب آور در رفتارهای ارتقاء سلامتی مشارکت بیشتری دارند و از درگیری در فعالیتهای روزانه استقبال میکنند، از چالش لذت میبرند و تغییر را بهجای ثبات ترجیح میدهند.
فرایبورگ، هجمدال، روزنوینگ و مارتینوسن (2003) هم به ویژگیهایی اشاره میکنند که شخص را قادر میسازد تا ارتباطات مثبتی با اعضای خانواده و دوستان در موقعیتهای استرسزا برقرار سازند، مثل داشتن خوشبینی، منبع کنترل درونی، تصور مثبت از خود، رفتارهای فرا اجتماعی، احساس همدلی با دیگران و توانایی تنظیم مسئولیتهای روزمره. در ادامه به برخی از این ویژگیها پرداخته میشود.
1- منبع کنترل درونی
به نظر زیکا و چمبرلین (1987) منبع کنترل یکی از اجزای ادراک خود است و عاملی مهمی در پیشبینی احساس بهزیستی است. منبع کنترل باورهای تعمیمیافته فرد در ارتباط با توانایی تأثیرگذاری بر رویدادها است و در افراد احساسی ایجاد میکند مبنی بر اینکه میتوانند در محیطشان تأثیرات مطلوب بهجای بگذارند.
افراد تاب آور موفقیتهایشان را ناشی از تلاش، توانایی و داراییهای خودشان میدانند. وقتی شکست یا اشتباهی رخ میدهد، افراد تاب آور آن را بهمنزلهی فرصتی برای یادگیری مینگرند، آنها شکست را به عوامل قابلتغییر مثل کوشش ناکافی یا اهداف غیرواقعبینانه نسبت میدهند (بروکس، 1994) و افرادی که تابآوری کمتری دارند موفقیت و شکست را حاصل شانس و نیروهای خارج از کنترل میدانند (والش، 2006).
2- عزتنفس
برخی از محققان و صاحبنظران حیطه تابآوری ازجمله ماستن و بست و گارمزی (1990) بر این باورند که عزتنفس از ویژگیهای افراد تاب آور است. عزتنفس یک عامل حفاظتی در کودکان، بزرگسالان و زوجین است. عزتنفس، ارزش و بهایی است که فرد برای خودش قائل است. بهعبارتدیگر، عزتنفس را سطح رضایت یا نارضایتی فرد از خودش میدانند.
3- امید
امید یکی از اجزای داشتن هدف و معنا است و بهعنوان داشتن دید مثبت به آینده و توانایی ایجاد گذرگاههایی بری رسیدن به اهداف و آرزوها تعریفشده است (جانسون، 1998). امید ترکیب نوعی عزم درونی- جهش ایمان- با رویدادهای بیرونی است که ما آرزو داریم رخ بدهند (والش،2006). امید در ایجاد تابآوری مؤثر است، زیرا افراد را درگیر تصور داشتن آیندهای بهتر و کوشش برای رسیدن به آن میکند. هورتون و والاندر (2001) در بررسیهای خود دریافتند که امید و حمایت اجتماعی برای تابآوری مادرانی که فرزند با بیماری مزمن دارند یک متغیر واسطهای محسوب میگردد.
4- خوشبینی
به نظر اسنایدر (2000) و سلیگمن و سیکزنت میحالی ( 2000) افراد خوشبین کسانی هستند که انتظار دارند پیامدهای خوبی اتفاق بیفتد در مقابل افراد بدبین انتظار دارند که پیامدهای بدی برای آنها رخ بدهد، بهویژه در موقعیتهای مشکل یا مبهم. افراد خوشبین نسبت به بدبینها ناراحتیهای روانشناختی کمتری را تجربه میکنند و سطح بهزیستی روانشناختی آنها بالاتر است و موقعیتهای دشوار را به طریق کارآمدتری مدیریت میکنند و تحقیقات بسیاری تأثیر قدرت تفکر مثبت را در مواجهه با استرس و شرایط ناگوار تأیید کردهاند.
5- داشتن چشمانداز و نگاه رو به آینده
به اعتقاد آلوورد و گرادوس (2005)، افراد تاب آور اسیر گذشته خود نیستند. آنها دور نمای کارها و رویدادها را میبینند و به آن توجه میکنند، نگاه مثبتی به آینده دارند، برای آیندهشان هدف و برنامه دارند و زندگی برایشان معنادار است و از فاجعه ساز کردن رویدادهای ناخوشایند میپرهیزند و ب