
زندگی میکنند مانند کسی که اهل دنیا نیست ـ زیرا دل به دنیا نبستهاند و آن را سرای عاریتی دانستهاند ـ کار از روی بصیرت کردند …. تنهای آنان ـ اینجا در کار و تلاش است ولی درواقع ـ میان مردم آخرت در گردش است)) (همان، خطبه230 ).
امام، زهد را چنین تعریف کرده است:
(( مفهوم زهد کلاً در این دو جمله از قرآن است که خداوند فرمود :
” هرگز بر آنچه از دست شما رفته دلتنگ نشوید و به آنچه به شما میرسد شادمان نگردید”
((الزهد کلّه بین کلمتین فی القرآن *لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لاتفر حوا بما آتاکم پس کسی که برگذشته افسوس نخورد و به آنچه پیش آید شادمان نشود، زهد را از هر دو سوی آن دریافته است.)) (همان، حکمت 439).
مقصود از هر دو طرف زهد بیاعتنایی به گذشته و آینده است.
آزادگی و ظلمستیزی
از دیگر خطوط برجسته و درخشان در سیمای اخلاقی نهجالبلاغه آزادگی و ظلمستیزی است. رهایی انسان از بندگی غیر خدا و نجات او از اسارت علاقه های فریبنده دنیایی و دشمنی با ظلم و ظالم موضوعهایی است که در قلمرو و معارف نهجالبلاغه از اهمیتی خاص برخوردار است.
امام فرمود: ((و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا.بنده دیگری مباش که خدایت تو را آزاد آفریده است. ))( همان،نامه31).
همچنین در عظمت و اهمیت تقوا فرمود :
((فان تقوی الله … عتق من کل ملکه تقوا، وسیله رهایی و آزادگی از هر بندگی است. ))(همان، خطبه 230).
امام در مورد انصاف و روزی با مردم و پرهیز از ظلم و ستم به آنان فرمود:
((ـ ای مالک ! ـ باخدا به انصاف رفتار کن ـ اوامر و نواحی او را رعایت کن و درباره مردم انصاف را از دست مده خود و نزدیکان و آشنایان توـ نه خود بر آنان ستمکن و نه بگذار خویشان و دوستانت به نام تو بر آنها ستم ورزند ـ که اگر چنین نکنی ستمکاری و کسی که به بندگان خدا ستم کند، خداوند دشمن او شود
((انصف الله وانصف الناس من نفسک و من خاصه اهلک و من لک فیه هوی و با هر کس که خدا دشمن شود عذرش را نمیپذیریم و دلیل و توجیه او را نادرست میگرداند. ))( همان، نامه 53).
حضرت به امام حسن و امام حسین ـ علیهمالسلامـ فرمود:
((کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا همواره ـ دشمن ستمگر و طرفدار مظلوم باشید. )) (همان، نامه47).
نظم و حسابرسی در امور
بیگمان نظم در کارها و برنامهریزی دقیق مبتنی بر زمانبندی حسابشده،برای رسیدگی و انجام امور، سودمندیهای فراوانی دارد که به پیشرفت فرد و اجتماع مدد میرساند. نظم، از هدر رفتن وقت و از بین رفتن نیروها و امکانات آدمی جلوگیری میکند.
شخص منظم میتواند در سایه نظم در زندگی بهتمامی تعهدها و پیمانهای خود بهموقع وفا کند. اشخاص منظم در هرکجا که باشند موجب خیر برکت و اعتماد و تسکین خاطر مردمی هستند که با وی سروکار هستند. رعایت نظم از موضوعهای اساسی در ساماندهی کارها به شمار میآید.
امام علی ـ علیهالسلام ـ درحالیکه فرق سرش شکافته و از درد ناشی از آن در بستر افتاده بود و به هنگام آخرین وصیتهای خویش پس از توصیه به تقوا الهی ، نظم در کارها را متذکر شد که در خود نکتهها نهفته دارد . امام فرمود:
(( اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه بتقوی الله و نظم امر کم شما ـ امام حسن ـ علیهالسلام ـ و امام حسین ـ علیهالسلام ـ و همه فرزندانم و کسانم و آنان را که وصیت و نامه من به آنان میرسد به ترس از خدا و نظم آراستن در کارها سفارش میکنم. ))( همان، نامه47).
بااینهمه در اینکه چرا مسلمانان و شیعیان آن حضرت بانظم بیگانگی دارند و کشورهای بیگانه از دین این مقدار به رعایت آن پرداختهاند، جای تأمل بسیار دارد.
امام فرمود:
(( بندگان خدا خودتان را ارزش سنجی کنید قبل از آنکه شمارا بسنجند و خویشتن را حسابرسی نمایید قبل ازآنرو که به حسابتان برسند. )) (همان، خطبه 90).
ب: اخلاق اجتماعی
خوشخلقی و انساندوستی
از مبانی تربیت و اخلاق در نهجالبلاغه حسن معاشرت و خوشخلقی و انساندوستی است. امام به زمامداران خود توصیه فرمود که با همه مردم مهربان باشند .
در عهدنامه مالک اشتر چنین آمده است :
((و اشعر قَلبکَ الرّحمهَ للرّعیّه، و المحبه لَهم، و اللُطف بهم، ولا تَکوننَّ عَلیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتنمُ اَکلهُم، فانّهم صِنفانِ: اِمّا اخٌ لکَ فی الدّینِ، او نَظیرٌ لک فی الخَلقِ، یَفرطُ مِنهمُ الزّلل، و تَعرِضُ لهُمُ العِللُ، و یوتی علی ایدیهم فی العَمدِ و الخَطا، فَاعطهِم مِن عَفوکَ و صَفحِکَ مِثلَ الّذی تُحبُّ و تَرضی اَن یُعطیکَ اللهُ مِن عَفوهِ و صَفحهِ مهربانی خوشرفتاری با رعیت ـ تمامی مردم چه مسلمان و چه غیرمسلمان ـ را در دل خود جای ده . با آنان مهرورزی کن و همچون جانور شکاری مباش که خوردنشان را غنیمت شماری ؛ زیرا مردم دودستهاند : یا برادر دینی تواند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند هست . خواسته یا ناخواسته خطایی از آنان سر میزند، به خطایشان منگر و از گناهشان درگذرآنان را ببخشای و بر آنان آسان گیر، آنگونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. ))( همان، خطبه53).
امام به همه انسانها خطاب میکند :
((وَ قَالَ [علیه السلام] خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُم چنان با مردم آمیزش و برخورد داشته باشید که اگر مردید ، بر شما بگریند و اگر زنده ماندید ، به شما مهربانی ورزند ـ خواستار معاشرت با شما باشندـ .)) (همان ، حکمت11).
(( البشاشه مباله الموده و الاحتمال قبر اعیوب خوشخویی ، دام دوستی است و مدار و دوستی با مردم پوشنده عیبهاست.)) (همان، حکمت6).
امام نحوه رفتار با دیگر مردم را چنین میپسندید:
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 77u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
(( چون برادر دینی ـ تو از تو برید خود را به پیوند با او وادار و چون روی برگرداند مهربانی پیش از، و چون بخل ورزد از بخشش او و هنگام دوری گزیدن او، از نزدیک شدن و بهوقت سختگیری از نرمیکردن و به هنگام گناهش از عذر خواستم دریغ مدار چنانکه گویی تو بنده اویی و او به تو نعمتی داده است ـ و حقی برگردنت داردـ و مبادا این نیکی را آنجا انجام دهی که نباید و یا درباره کسی که آن را نشاید ـ به کسی که شایسته نیکی نیست چنان رفتار نکن ـ .))
برخورد با یتیمان ، همسایگان و خویشاوندان
سفارشهای امام در برخورد با یتیمان ، همسایگان و خویشاوندان خواندنی است. حضرت فرمود :
((ال الله فی الایتام فلا تغبّوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتکم از خدا بترسید درباره یتیمان برای دهانهای آنان نوبت قرار ندهید ـ که گاه سیر و گاه گرسنه بمانند ـ کاری نکنید که ـ براثر بیسرپرستی ـ ضایع و تباه شوند. ))( همان، خطبه 47).
(( از خدا بترسید درباره همسایگانتان که سفارش شده پیامبرتان میباشند . رسول خدا ـ صلّی الله علیه واله ـ همواره درباره آنان سفارش میفرمود تا آنجا که گمان کردیم او برای همسایه حق ارث قرار خواهد داد. )) (همان،خطبه 47).
(( ان افضل ما توسّل به المتوسلون الی الله سبحانه و تعالی الایمان به وبر سوله و …. صله الرحم فانها مئواه فی المال منساه فی الاجل همانا برترین وسیله نزدیکی به خداوند سبحان عبارت است از: ایمان به خدا و پیامبرش …. و احسان نیکی و پیوند با نزدیکان و خویشاوندان که مال را افزون سازد و اجل و مرگ را به تأخیر اندازد. ))
انصاف ورزی با مردم
حضرت خطاب به امام حسن ـ علیهالسلام ـ فرمود :
(( ای فرزند عزیزم ! در روابطت با دیگران، خود را میزان قرار ده هر چه را برای خود میپسندی، باری دیگران هم بپسند…. چنانکه دوست نداری ستم بینی، خود نیز ستم مکن ، و همانگونه که از دیگران نیکی انتظار داری ، خود نیز در حق آنان نیکی کن. هر کاری را که از دیگران زشت میشماری ، ارتکابش را برای خود نیز زشت بدان ، از خدمت دیگران ـ به توـ به مقداری خوشنود باش که خود راضی به ارائه آن به دیگران هستی آنچه را دوست نداری دربارهات بگویند تو نیز درباره دیگران مگو … .))( همان، نامه 31).
امام علی ـ علیهالسلام ـ در وصیتی طولانی خطاب به امام حسن ـ علیهالسلام ـ نکتههای فراوان اخلاقی را تذکر داده است.
در اینجا برخی از محورهای آن را فهرست میکنیم:
(( از پدری که در آستانه فناست و چیرگی زمان را پذیراست زندگی را پشت سرنهاده، به گردش روزگار کردن نهاده … به فرزندی که آرزومند چیزی است که به دست نیاید و بیماریها را نشانه و درگرو گذشت زمانه است …. تو را سفارش میکنم به :
ترس از خدا و پیوسته در فرمان او بودن؛
دلت را به اندرز و موعظه زنده بردار و به پارسایی بمیران؛
آخرتت را به دنیا مفروش ؛
به کار نیک امر کن و خود را در شمار نیکوکاران قرار ده ؛
درراه خدا بکوش و از ملامت سرزنشگران بیبمی به خود راه مده ؛
خود را به شکیبایی عادت بده؛
به راه پدران پارسایت برو؛به دنیا دل مبند؛
راهی طولانی در پیش داری پس توشه آن را فراهم کن ؛
تو برای آخرت و جهان دیگر آفریدهشدهای نه برای دنیا ؛
کمتر سخن بگو و بیشتر تفکر کن؛
حق دیگران را ضایع مکن و ….. .)) (همان، نامه 31).
تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی فرایند زمینهسازی و بهکارگیری شیوههایی جهت شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها، آداب اخلاقی و اصلاح و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب غیراخلاقی در خود آسان با دیگری است(بناری،1379).
در این تعریف نکاتی لحاظ شده است که با دقت در آنها ویژگیهای تربیت اخلاقی آشکار میگردد،تربیت اخلاقی فرایند و جریان مستمر و دائم است و بهویژه درزمینه ایجاد صفات و ملکات اخلاقی و از بین بردن صفات رذیله، نیاز به تلاش و مجاهدت مستمر دارد و انتظار این است که این در مدت کوتاه و بدون تلاش فراوان در خرد ایجاد شود و یا از بین برود، انتظار تابه جایی است(بناری،1379).
در تربیت اخلاقی همچنین نیاز به زمینهسازی و برطرف کردن موانع داریم و با از طریق آموزش مستقیم و غیرمستقیم، شناخت به خوبیهای اخلاقی را در فرد ایجاد نماییم و عوامل منفی محیطی و غیر محیطی و نیز موانع متعلق شدن را برطرف و زمینه تخلق فرد به صفات، رفتارها و آداب اخلاقی را فراهم کنیم(بناری،1379).
در تربیت اخلاقی سه نوع تلاش متصور است: یک شکوفاسازی است که ناظر به صفات و ملکات فطری اخلاقی است، یعنی طبق این دیدگاه که صفات اخلاقی ریشه فطری دارند و برخی آیات قرآن در روایات هم آن را تأیید میکنند.(سوره شمس،آیه 9و8). در مرحله دیگر، آن صفات و رفتارهای اخلاقی کمرنگ و مقطعی برای ثبات و دوام بیشتر تقویت یابند رفتارهای ضد اخلاقی اصلاح و تغییر گردد و در مرحله آخر، برای ایجاد صفات و فضائل اخلاقی و زدودن رذایل نیاز به کوشش و تلاش جدی است.
تربیت اخلاقی هم جنبه خودسازی دارد و جنبه دیگر سازی دارد .با این بیان که وقتی فرد در خود تأثیر میگذارد که در هر دو صورت تربیت اخلاقی مطرح میگردد.
ابعاد تربیت اخلاقی بسته به تعریف و اهدافی است که فرد یا مکتبی برای تربیت اخلاقی در نظرمیگیرد عدهای کوشیدهاند که شعاع تأثیرگذاری ارزشهای اخلاقی را به قلمرو زندگی اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی تعمیم دهند. برخی هم تربیت اخلاقی را ویژه هدایت فرد در ابعاد معنوی و فردی شخصیت و تنظیم روابط فرد باخدا میدانند (شریعتمداری، همان، ص 98-101).
عدهای دیگر به سه بعد شخصیت انسان یعنی بعد شناختی، عاطفی و رفتاری در تربیت اخلاقی توجه میکنند و برای هریک، زمینه ها و ابزارهای خاصی را تدارک میبینند و با توجه به این ابعاد افق دیدشان را در درک درست و کاملتر تربیت اخلاقی گستردهتر میکنند.
عوامل مؤثر بر تربیت اخلاقی میتوان به هوش، عاطفه، میل باطنی و ازیکطرف و شرایط و عوامل خانوادگی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی ، فرهنگی . دینی از طرف دیگر اشاره نمود( امین فر،1380).
تربیت اخلاقی از دیدگاه امام علی (ع)
از منظر حضرت تربیت اخلاقی مشتمل بر دو عرصه خودسازی است . آنچه از روایات و بیانات حضرت امیر (ع) برمیآید اهمیت به هر دو عرصه هست .
ولی امام علی(ع) تقدم خودسازی میفرماید :
(( من نصب نفسه للناس اما ما فلیبد بتعلیم قبل تعلیم غیره ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه و معلم نفسه و مودبها احق بالا جلال من معلم الناس و مودبهم))
آن خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگران باید به ادب کردن خویش بپردازد و پیش از آنکه بر گفتار، تعلیم دهد، به کردار ادب نماید و آن را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایستهتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.))
ازنظر امام علی(ع) انسان قبل از اینکه به تربت دیگران بپردازد به تزکیه نفس و درون خویش باید بپردازد. حضرت نفس را بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در گرایش انسان به بدیها یادکرده و فرمودهاند: (….فان النفس اماره بالسوء الامارحم الله)) به درستی که این نفس از خود دارای از نافرمانی بسی دور است و پیوسته صاحب خود را در آرزوی باطل به سوی نافرمانی میکشاند)) (همان، خطبه 176).
از دید حضرت برای تربیت اخلاق و تهذیب نفس بایستی بهحساب خویش رسید و به کارهای ناپسند خویش را مورد ارزیابی قرار دهد. حضرت میفرماید: (( عبادالله زنوا انفسکم کن قبل ان توزنوا و حاسبوها من ان تحاسیوا….)) بندگان ! کردار و گفتار خود را بسنجند ، پیش از آنکه به حسابتان برسند.))( همان، خطبه 190).
و همچنین بهسختی انداختن نفس خویش را از دیگر شیوه های خودسازی میداند چراکه به نفس انسان از سختیها و ناملایمات ناخوشایند است و تمایل به رهایی از آن را دارد و راه مبارزه با این تمایل، تحمل نمودن این حالت بر آن است.
علی(ع) خطاب فرزندش امام حسن(ع) میفرماید : (( یا بنی… وعود نفسک التصبو علی المکروه….، فرزندم! خود را به شکیبایی در آنچه ناخوشایند است عادت بده))
از منظر امام علی(ع) برای اینکه عقل را از نفس رها کرد بایستی به تهذیب نفس و تزکیه آن پرداخت.همچنین امام در تربیت اخلاقی اشاره به تقوا ، زهد،صبر احسان و بخشش حسن خلق، امانتداری، تواضع، رفق . مدارا، حسن طن و حیا اشاره نموده است( همت بناری،1379،همان،ص 545).
((تربیت اخلاقی فرآیند زمینهسازی و بهکارگیری شیوههایی جهت شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و اصلاح و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب ضدّ اخلاقی در خود یا دیگری است)).
با تأمل در این تعریف، مشخص میشود که تربیت اخلاقی دو رکن دارد: یکی شناخت فضائل و رذایل و رفتارهای اخلاقی و ضدّ اخلاقی و دیگری بهکارگیری شیوه ها جهت تقویت یا تضعیف آنها. از این تربیت اخلاقی حیطهای است که وامدار دو حوزه ((اخلاق)) و (( تربیت)) است؛ به این بیان که در رکن اول، از اخلاق و در رکن دوم از تربیت مدد میجوید و ازآنجاکه در اخلاق بیشترین تأکید بر خودسازی و در تربیت بر دگرسازی است، تربیت اخلاقی نیز خودسازی و دگرسازی را شامل میشود.
خودسازی و دگرسازی
انسان مسلمان در حوزه اخلاق و تربیت اخلاقی دو مسئولیت دارد: یکی مسئولیت توجه به خود و تلاش جهت کسب فضایل و دفع رذایل و دیگری توجه به دیگران و تأثیرگذاری مثبت در اعضای جامعه اسلامی. به این بیان که مسلمانی که در جامعه اسلامی و در میان جمع زندگی میکند، خواسته یا ناخواسته و کم یا بیش بر دیگران تأثیرمی گذارد؛ چه؛ هم در فرضی که فرد بهصورت رسمی مربی و معلم است یا مسئولیتی از این نوع دارد و هم؛ درصورتیکه چنین مسئولیتهایی ندارد، در هر دو حالت، گفتار رفتار و موضعگیریهای او بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم موردتوجه دیگران قرارگرفته و اطرافیان را تحت تأثیر قرار میدهد.
تربیت اخلاقی مشتمل بر دو عرصه (( خودسازی)) و (( دیگرسازی)) است؛ اما باید پرسید کدام عرصه بر دیگری تقدم و اولویت دارد و دیدگاه امام علی(ع) در این زمینه چیست؟
آنچه از برسی نهجالبلاغه به دست میآید، این است که خودسازی مقدم بر دگرسازی است و امام علی (ع) به این نکته تصریح کردهاند: ( من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدء بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه و معلّم نفسه و مؤدّبها احق بالا جلال من معلّم النّاس و مودّبهم؛
انسان کامل
امیر مؤمنان علی