۱-۲ عقبموندهی ذهنی آموزشپذیر (EMR)
افروز (۱۳۷۷) اعلام میداره: عقبماندگان ذهنی آموزشپذیر آدمایی هستن که بهرههوشی اونا ۷۰-۵۰ میباشه و قادر به یاد گرفتن حداقلی از اطلاعات عمومی و درسهای رسمی کلاس مثل خوندن و نوشتن و حساب کردن و مهارتهای مناسب شغلی بوده و میتونن در اداره زندگی خود از تحصیل خود بهرهمند شن.
میلانی فر(۱۳۷۴) عقبموندهی ذهنی آموزشپذیر رو آدمایی میدونه که هوشبهر اونها بین۷۰-۵۱ه این ادما از دید دونستن لغات ضعیفان، مفاهیم رو خود درک نمیکنن، آموزش کلامی عادی ندارن و از دید عاطفی عکس العملهای لازم رو به دست نمیبیارن.
۱-۳ ویژگیهای کودک استثنایی
تواناییها و ناتواناییهای جور واجور، اثرات متفاوتی بر زندگی خانوادگی داره. معمولاً وجود استثنایی بوده، عکس العمل خونواده رو تعیین می کنه. کودکی که ناشنواه، خونواده رو واسه تغییر در سیستم ارتباطی تحت فشار قرار میدهد و این دعواایه واسه خونواده که از زبون علامتی یا شفاهی استفاده کنن یا خیر؟ کودکی که مریضی طولانی داره فشارهای هیجانی و اقتصادی بر خونواده وارد می کنه، کودک ناتوانای یادگیری نیاز به پشتیبانی تحصیلی داره و ممکنه باعث شه که خونواده مکانهای آموزشی رو که پیشرفت تحصیلی رو قوت میبخشه، بررسی کنه.
، اینجور شدت استثنایی بودن ممکنه بر عکس العمل خونواده اثر داشته باشه. کودکان گرفتار به ناتوانی های شدیدتر ممکنه نسبت به بقیه به طور کاملً متفاوت رفتار کنن. بعضی از ناتوانیها مثل ناشنوایی و ناتواییهای یادگیری در مقایسه با یه سری های دیگه از ناتواییها مثل بینایی نمیشه دیدشون، اونها با احتمال کمتری در کودک دیده میشن. نکته قابل توجه اینه که هر چند ناتوانیها شدید از یه سو منتهی به داغ ننگ در خونواده میشه اما از طرف دیگه اونها به روشنی نشون دهنده ناتوانی کودک هستن، باوری که خونوادهها به تبیین اون نیازمند هستن (هالان[۳] و همکاران، ۱۳۷۱)
۱-۴ نیازای والدین کودکان استثنایی
- نیاز به رابطه، نیاز کلیی والدین کودکان استثنایی درزمان سالهای مدرسه رابطه با معلمان، مربیان و متخصصانه.
- نیاز به اطلاعات، والدین کودکان معلول به اطلاعاتی در مورد مراقبت، پرورش و رفتار با بچه خود نیاز دارن و هم در همین زمینه در کار برنامه ریزی واسه آینده فرزندشون نیازمند اطلاعات میباشن.
- نیاز به پشتیبانی شدن، پشتیبانی شده از طرف بقیه از عوامل ایجاد سازش یافتگی در خانواده س. مخصوصا پشتیبانی ازجانب کارشناسان و مربیان می تونه فرصتهای رو واسه ملاقات با بقیه خونوادههای کودکان معلول بوجود آورد.
- نیازای مالی، اقتصادی، بخش کلی بودجه خونواده صرف هزینه های مربوط به غذا، پوشاک و وسایل کمک آموزشی میشه این نیازها واسه خونوادهای که کودک معلول داره و نیازمند خدمات پزشکی خاص میباشه به مراتب شدیدتره.
- نیاز به راهنمایی در وظایف زندگی و خونواده والدین و بقیه اعضای خونواده نیاز دارن که ناتوانی کودک خود رو بفهمن و قبول کنن، که تقسیم کار توانایی حل موضوع، فعالیتهای تفریحی، اکتساب مهارتهای اجتماعی ونظارت در کار برنامه ریزی آموزش کودک از جمله وظایف ما باشه (قصبه، ۱۳۸۴).
۱-۵ احساسات والدین کودکان استثنایی
خیلی مهمه که شما به عنوان والدین کودکان دارایی نیازای خاص با نوع احساسات خود برخورد با کودکانتون آشنا شید. واسه سازش با کودک خود نیاز دارین که احساس تقریباً خوبی در مورد خود پیدا کنین. زندگی، ازدواج و کار شما ایجاب می کنه تا حدی رضایتمندی رو احساس کنین، ممکنه با در نظر گرفتن این واقعیت که کودک ضعیف دارین احساس غم و ناراحتی کنین. اما احتیاجی نیس که کل زندگی شما رو هالهای از غم فرا گیرد. پس اجازه بدید بعضی از احساسات و روشهایی رو که افراد در روبرو شدن با سختیهاشون پیدا کردهان مورد نظر بذاریم. احساساتی رو که علاقمندیم دربارهی اونها صحبت کنیم همونهایی هستندکه تا حدودی احساسات «بد» و یا ناخوشایند حساب میشن مانند شوک،کرخی، گیجی، خشم، اوقات تلخی وگریه و زاری، غم، خجلت و گناه. افراد معمولاً در بیان احساسات عادی خود سختی چندانی ندارن، ولی بیشتر از بروز احساسات بد می ترسن، البته عقیده ما اینه که نباید تصور احساس بد رو به خود راه بدیم (مفیدی، ۱۳۷۶).
ما عقیده داریم، این افراد دیگه هستن که نمیخواهند درباره مسایل و مشکلات ما اطلاع پیدا کنن، و هم به این دلیله که اصلاً کسی دوست نداره احساس بد رو تجربه کنه. ما تلاش میکنیم احساساتمون رو مخفی کنیم و یا تلاش در عادی نشون دادن اونها داریم. طبیعیه که این احساسات از بین نمیره و هر چی طولانیتر نگهداشته شن یا سرکوب گردند احتمال بیشتر هم هست که بر زندگی خانوادگی خود ما، دوستان و همکاران اثر بزاره (مفیدی، ۱۳۷۶).
بیان حقایق و ارائه اطلاعات درست و رو راست به پدر و مادر کودک استثنایی براساس آخرین علم و نتیجه های علمی و تجربی در مورد شرایط خاص ذهنی یا جسمی کودکشون در آخر، موجب رضایت و آسایش خاطر اونا میشه گهگاه مادر و بابایی با کودک خود که به روشنی دارایی عقب موندگی ذهنیه مراجعه میکنن. وقتی به اونها گفته میشه که به چه دلیل تا الان بیجهت کودک رو به حال انتظار در خونه نگه داشتهاید و حالا کودک شما ۱۲ سال سن داره ولی بایست سالها قبل به شرایط خاص ذهنی[۴] اون پی برده باشین معمولاً در جواب میمی گن ما خود هم قبلاً حدس میزدیم چون که اون مثل بچههای هم سن سال خود «به راه نیفتاد» حرف زدن رو وقتی که انتظار میرفت شروع نکرد اون رو به دکتر بردیم دکتر گفت نگران مباشید چیزی نیس صبرکنید چند سال دیگه مثل بچههای دیگه میشه و … (افروز، ۱۳۸۴).
۱-۶ تعریف روانشناسی مثبتگرا
کامپتون (۲۰۰۵) در کتاب مقدمات روانشناسی مثبتگرا، این رشته رو اینجور تعریف کرده: «به زبون عام، روانشناسی مثبتگرا نظریهها، تحقیقها و فنون دخالتای روانشناسی رو به خاطر شناخت اجزای رفتار رضایتبخش سازگارانه، خلاقانه و عاطفی آدمی به کار میگیرد.»
از نظر داک ورث، استین و سلیگمن (۲۰۰۵) روانشناسی مثبتگرا مطالعه علمی تجارب آدمی و صفات مثبت افراد و نهادهاییه که آسون کننده تغییر در افراد هستن.
از نظر کریس توفر پترسون در کتاب ”مقدمات روانشناسی مثبت گرا“، روانشناسی مثبت گرا، مطالعه علمی اون چیزی که زندگی آدمی رو از تولد تا مرگ و در همه توقف گاههای بین این دو(تولد تا مرگ) درست به پیش میبرد. این هدفی تازه در روانشناسیه که موضوعش اموریه که شرایط رو واسه زندگی مهم میسازه. در زندگی همه آدمها فراز و فرودها و پستی و بلندیهایی هست؛ روانشناسی مثبتگرا فردها و ناگواریهای زندگی رو نفی نمیکنه. خوب و بد از دیدگاه اینطور روانشناسانی به یه اندازه مورد توجهان. اما نکته اینجاس که زندگی چیزی بالاتر از دوری یا تلاش واسه دوری از مسائل یا مشکلاته(پترسون، ۲۰۰۴: .۴؛ به نقل محمودی، ۱۳۸۹).
سلیگمن و چیکزنت میهای (۲۰۰۰) هدف روانشناسی مثبتگرا شروع تغییر در روانشناسیه؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین کارها در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت (ص.۵).
۱-۷ اهداف اولیهی روانشناسی مثبتگرا
- درمان مریضیهای روانی و رفع مشکلات روانشناختی
- ساختن و بنا گذاشتن زندگی بارآور و خوب واسه همه
- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به طرف کمال
۱-۸ اصول و مفروضههای روانشناسی مثبتگرا
اصول و مفروضههای روانشناسی مثبتگرا در تقابل با روانشناسی عادی و مخصوصا روانشناسی بالینی قرار دارن:
- آدمی ماهیتی خوب و مثبت داره.
- اعمال و کردار آدمی به وجود اومده توسط توانمندیها و منش(شخصیت) اخلاقی اون هستن.
- توانمندیها و منش آدمی دو شکل داره و هر دو به یه اندازه بنیادی و مهمان- منش بد و منش خوب و فرشته خو.
سلیگمن (۲۰۰۲: ۱۲۵) مینویسد “از اونجا که تقریباً همهی این مفروضهها از روانشناسی قرن بیستم حذف گردید، داستان فراز و فرود اونها پس زمینه معنی منش خوبیه که به عنوان مفروضهی اصلی روانشناسی مثبتگرا در دیدگاههای من زنده شده“.
۱-۹ ابعاد روانشناسی مثبتگرا
سلیگمن و چیکزنت میهای (۲۰۰۰) و کامپتون (۲۰۰۵) ابعاد و بخشهای روانشناسی مثبتگرا رو در سه سطح تعریف می کنن:
- سطح ذهنی
- سطح فردی
- سطح گروهی
سطح ذهنی
روانشناسی مثبتگرا در سطح ذهنی در باره تجارب ذهنی ارزشمنده :
قناعت و خوشحالی (در گذشته)، آسایش روانی (بهزیستی ذهنی)، امید و خوشبینی(به آینده و در بارهی آینده)،
غرقهگی و نشاط و شادی (الان).
سطح فردی
روانشناسی مثبتگرا در سطح فردی در بارهی صفات مثبت فردیه:
جربزه، مهارتهای بین فردی، احساس زیباشناختی، بخشش، همت و ایستادگی، دور اندیشی، نوآوری و ابتکار، معنویت، استعدادهای خلاقانه، خردمندی و حکمت، ظرفیت عشق ورزی و کششهای مثبت داخلی و علائق.
سطح گروهی
در سطح گروهی روانشناسا مثبتگرا به نه هاده ها و فضائل مدنی میپردازند:
شهروندی بهتر، مسئولیت پذیری، توجه به منافع اجتماعی،دگردوستی(کمک به همنوع)، مدنیت، نوسازی اجتماعی، مدارا، اخلاق کار، خونواده خوب، مدارس خوب و اجتماع خوب (نهادهای مثبت و خوب) .
۱-۱۰ زندگی کامل
معنی اساسی در نظریه روانشناسی مثبتگرا درباره خوش حالی و خوشبختی آدمی، زندگی کامله. براساس دیدگاه سلیگمن (۲۰۰۲) زندگی کامل ترکیب سه زندگی خوبه.
این سه زندگی خوب که به تعبیری مسیرهای رسیدن به شادمانی و خوشحالی از زندگی هستن عبارتند از:
- زندگی لذت بخش و خوشحال
- زندگی با اشتیاق (درگیرانه)
- زندگی با معنا
۲-۱۰-۱- زندگی لذت بخش
براساس نظر روانشناسا مثبتگرا زندگی شادمانه اون نوع زندگانیه که فرد در اون با تمسک به هیجانهای مثبت در بارهی گذشته، حال و آینده به سعادتمندی رو پی میگیرد. مشخصه زندگی شادمانه هیجانهای مثبته و به راه و روش لذتگرایانه زندگی خوب نزدیکه.
۲-۱۰-۱-۱- وجوه سه گانه زندگی لذت بخش
هیجانهای مثبت[۱۲] سه دستهان:
- هیجانهای مثبت معطوف به گذشته مثل رضایتمندی از گذشته، قناعت، صفا و صمیمیت
- هیجانهای مربوط به حال خود به دو دسته تقسیم میشن الف) لذایذ آنی و ب) خوشحالی
الف) لذایذ آنی خود به دو دسته تقسیم میشن ۱- لذایذ بدنی و ۲- لذایذ سطح بالاتر.
لذاید بدنی هیجانهای لحظهای و آنی هستن که از حواس آدمی سرچشمه میگیرند مثل لذت حاصل از خوردن یه غذای خوشمزه یا لذت به وجود اومده توسط یه بوی خوش و…
لذایذ سطح بالاتر هم آنی و زود گذرند ولی به وجود اومده توسط وقایع و اتفاق های پیچیدهتر بوده و بیشتر یادگرفتنی هستن تا حاصل حواس مثل احساسات به وجود اومده توسط راحتی، سرخوشی، مزاح و شوخی، تن آرومی و …
خوشحالی لذایذ حاصل از فعالیتهایی هستن که عمر پایدارتری در مقایسه با لذایذ دارن مثل خوشحالی حاصل از خوندن یه کتاب یا …
۲-۱۰-۲- زندگی با اشتیاق (زندگی درگیرانه)
راه دیگه رسیدن به زندگی کامل توسل به عوامل خشنود کننده (ترضیه نفس) است. این نوع دیگری از زندگیه که پیچیدهتر از زندگی شادیبخشه.
عوامل خشنود کننده گروه دیگری از هیجانهای مثبت درباره حالند که بر خلاف لذتهای زودگذر احساس نیستن، بلکه فعالیتند مثل کوه رفتن، ورزش کردن، بازی و …
ویژگی اصلی شادیبخشها اون هستش که این فعالیتها آدم رو به طور کاملً غرق خود میسازند و انگار از خود بی خود میسازند به گونهای که گذشت زمان رو احساس نمیکنیم. این فعالیتها موجب بروز حالتی میشن که در متون روانشناسی مثبتگرا از اون به عنوان غرقهگی یاد کردن (چیکزنت میهای[۱۴]، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰).
شادیبخشها رو نمیتوان به دست آورد یا اگه هم به دست آورد نمیشه حفظشون کرد مگه به تواناهای اخلاقی(ذاتی) و فضیلتهای شخصی. توانمندیها و فضایل راههای کسب ترضیهی نفس و اینطوری وسایل حصول به یه زندگی خوبند (سلیگمن،۲۰۰۲).
پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) در کتاب توانشها و فضایل میمی گن “ ما بالاترین توانمندیهای شخصی رو توانمندیهای منشی(ذاتی) نامیدهایم. این نظر قدمتی دیرینه داره به دیرینگی ارسطو و در دیدگاههای نوین روانشناسی موارد مشابه اون رو میتوان در ایدهی آدم با کارکرد کامل راجرز، معنی خود شکوفایی مزلو و نظریه خود تعیینگری رایان و دسی دید (به نقل محمودی، ۱۳۸۹).
۲-۱۰-۲-۱- توانمندیها و فضیلتها
اون چه که در روانشناسی مثبتگرا در باره فضیلتها گفته میشه در واقع همون دیدگاه ارسطوست.
شش فضیلت اخلاقی عبارتند از
- حکمت و خردمندی
خلاقیت، کنجکاوی (نوجویی،علاقه و گشودگی نسبت به تجربه)، وسعت نظر(سعهی بالاترین جایگاه)، عشق به یادگیری
خردورزی
- جربزه
رشادت، ایستادگی و همت، اتحاد(صداقت و اصالت)، شور و نشاط و سرزندگی
واسه به دست آوردن جزییات بیشتر و جستجو در بین هزاران پایان نامه
در موضوعات جور واجور و دانلود متن کامل اونا
با فرمت ورد به سایت zusa.ir مراجعه کنین
- انسانیت
عشق، مهربانی (نوع دوستی، مراقبت، دوست داشتن بقیه و خیرخواهی)، هوش اجتماعی(هوش عاطفی، هوش شخصی)
- عدالت
شهروندی (مسئولیت اجتماعی،کار گروهی و وظیفه شناسی)، انصاف و داد و دهش، رهبری
- ورع و خودمونداری
عفو و بخشش، میونه روی و میونهروی، دور اندیشی و حزم(مآل اندیشی)، تنظیم خودمون(خود نظم بخشی و کنترل خود و کف نفس)
- تعالی
اقرار به جمال و برتری (جبروت،حیرت و اعجاب، رفیع بودن جایگاه)، شکر گذاری، امید (خوش بینی، آینده نگری، آینده بینی)، مزاح و شوخ طبعی معنویت (مذهبی بودن، عقیده و ایمان داشتن و هدف داشتن در زندگی).
۲-۱۰-۳- زندگی با معنی
سومین نوع زندگی از نظر روانشناسا مثبتگرا داشتن قصد یا معنی در زندگی و دنبال کردن قصد و هدفی خاص در زندگیه. این شامل به کار گیری توانمندیها و استعدادها به خاطر پیوستن به چیزیه که فرد به اون ایمان داره و اون رو بزرگتر از خودش میدونه. در این مورد مخصوصا نهادهای اجتماعی معنی میپیدا کنن نهادهایی که در این نحله به اونها نهادهای خوب گفته میشه، مانند مذهب، خونواده، اجتماع و ملت.
[۱]. American Assoctuon On Mental Retadstion
[۲]. Educable Mental Retared
[۳]. Halan et al.
. عقب موندگی ذهنی یه مرض یا یه مریضی نیس بلکه شرایط خاص ذهنیه.
[۵]. Flow
[۶]. full life
[۷]. good life
[۸]. a pleasant life
[۹]. a engagement life
[۱۰]. a meaning life
[۱۱]. hedonic approach
[۱۲] . positive emotions
[۱۳]. gratification
[۱۴] Csikszentmihalyi