فهرست کامل فرهنگ لغت، اطلاحات و تمثیل های کوچه بازاری فارسی قسمت یازدهم

اشتر گربه-چیزهای نامتناسب با هم دُم لابه-چاپلوسی-تملق رگ زدن-بریدن شریان برای کشتن کسی زار زدن لباس به تن-ناجور و نامناسب بودن لباس رگ ترکی-تعصب نژادی پول بالای چیزی دادن-پول دادن و چیزی را خریدندیر کردن-تاخیر کردن برداشت کردن-فهمیدن-گرفتن پول از حساب-درو کردن محصول کشاورزی چرخ ریسی-پنبه رشتن با چرخ ریسندگی دمرو-کسی که دمر خوابیده تخم […]

فهرست فرهنگ لغت، اطلاحات و تمثیل های کوچه بازاری فارسی قسمت چهاردهم

بی اُرس و پرس-بی مقدمه حرص و جوش-عصبانیت از پا درآمدن(افتادن، سخت خسته و درمانده شدن) ذات نداشتن-ذات کسی خراب بودن چَخ چَخ-عیش و عشرت خاک و خُل-گرد و غبار-آشغال اهل عمل(کسی که کم‌تر حرف می‌زند و بیش‌تر عمل می‌کند) الم‌شنگه-هیاهو-آشوب-جنجال-داد و قال چراغ توری-چراغی نفتی که نور آن با توری مخصوصی پخش می شود […]

کاملترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی قسمت 78

زیر سایه ی کسی بودن-در پناه کسی بودن-از پشتیبانی کسی برخوردار بودن پا شدن-از جا برخاستن به جان هم افتادن-با یکدیکر درگیر شدن   تو هچل-انداختن به دردسر انداختن-دچار مشکل کردن خَنج-ناخن کشیدن بر چیزی دود از کله ی کسی برخاستن-سخت شگفت زده شدن-حیرت بسیار کردنرو شویی-ظرف یا دستگاهی که برای شستن دست و صورت […]

برگزیده ای از اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی قسمت 420

بیخ ریش کسی بستن-به زور دادن-تحمیل کردن باخت-آنچه باخته باشند-زیان زر اومدی قرمه سبزی-سخنی توهین آمیز برای کسی که به قهر می رود یا تهدید به رفتن می کند داغ و درفش کردن-مجرمی را برای اقرار کردن داغ کردن چس نفس-پر حرف-کسی که حرف های بی سر و ته و ملال آور می زند بگو […]

فهرست کامل فرهنگ لغت مردم کوچه بازار مردم ایران قسمت پنجم

تیر در کردن-تیراندازی کردن روغن ریختن و عسل جمع کردن-نهایت پاکیزگی و نظافت تو دهنی-ضربه ای که به دهان کسی بزنند-سخنی درشت در پاسخ کسی تو حرف کسی دویدن-حرف میان حرف آوردن-حرف کسی را قطع کردن پِشک-نرمی و پرده های بینی جیره-سهم معین پیمانی-استخدام غیر رسمی اجباری-خدمت سربازی پا سوخته ی کسی شدن-عاشق کسی شدن-زیان […]

برگزیده ای از اصطلاحات کوچه بازاری و خیابانی ایرانی قسمت 405

آینه‌ی بخت(آینه‌ای که داماد همراه شمعدان برای عروس می‌فرستد) آزگار(زمان دراز) آب بستن در چیزی(آبکی و رقیق کردن) تعطیلی-روز تعطیل-زمان دست کشیدن از کار دور افتادن-فاصله گرفتن-پرت افتادن دسته اش را در کردن-تصفیه حساب کردن-جبران کردن کاری رو نشان دادن-چهره نمایاندن چشم را درویش کردن-جلوی نگاه خود را گرفتن-نگاه نکردن خرج دادن-مهمانی دادن در جشن […]

لیست فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه قسمت 72

پرت شدن-دور افتادن از مطلب خشخاشی-نان خشخاش زده آتشِ بسته-طلا دوره انداختن-مهمانی ادواری میان عده ای برقرار کردن-کسی را به این سو و آن سو فرستادن چهار چوب-محدوده-قاب به هم زدن حال-موجب بالا آوردن شدن از بیخ عرب بودن-یکسره منکر شدن-به‌کلی زیر چیزی زدن چغندر پخته-لبو دمرو-کسی که دمر خوابیده حقه به کار بردن-کسی را […]

نایاب ترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه قسمت 30

زبان گرفتن-لکنت زبان-از حالات و گفتار مرده یاد کردن و دیگران را گریاندن تق تق کردن-آواز برخورد پیاپی دو چیز به یکدیگر چغاله بادام-بادام نارس تل و بل-جا به جا کردن-بالا و پایین کردن تخته کردن-تعطیل کردن-بستن-از رونق و اعتبار انداختن رنگ و رو رفته-کهنه-فرسوده-کارکرده خوش سلیقه-خوش ذوق-نیکو طبع چار شاخ ماندن-بی حرکت ماندن به […]

بهترین مجموعه اصطلاحات کوچه بازاری مردم ایران قسمت 79

دمه گیر-خفه کننده-نفس گیر جان جانی-صمیمی-یکدل جای مهر گذاشتن-چیزی را به عمد در جایی گذاشتن تا به آن بهانه دوباره به آن جا آمدن چشم سفید-گستاخ-حرف نشنو-پر رو پی نخود سیاه فرستادن کسی-کسی را از سر خود باز کردنچرخ ریسی-پنبه رشتن با چرخ ریسندگی زورکی-از روی بی میلی-تصنعی خونسرد-آرام-بی خیال اَکه ننه(آدم آب‌زیرکاه) چاخانچی-کسی که […]

بهترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری مردم ایران قسمت 37

ذباله دانی-هر مکان کثیف-بی نظم و بی ارزش از دندۀ چپ پا شدن(سخت عبوس و کم‌حوصله بودن) اسباب زحمت(کسی یا چیزی که موجب دردسر و آزار شود) آل-موجودات افسانه‌ای مانند جن و غول آینه‌ی دق-آینه‌ای که شخص خود را در آن عجیب و غریب می‌بیند – شخص عبوس و بدقدم دنیا پسند-آن چه که همه […]